فائزه ی مهربان

فائزه ی مهربان..
‎روز مادر از مادرانگی ات برای فرزندانمان گفتم و حالا روز زن است و باید از زن بودنت حرف بزنم
فائزه،آنقدر ذهن سیال و پرشوری داشتی که گمان نمیکنم حتی حالا که میهمان خاک سرد شده ای هم متوقف شده باشد، ذهن پر سودای تو همیشه در پی خلق کردن و به ثمر رساندن بود.
تویک مدیر مدبر و مقتدر بودی و در عین حال با همکاران شرکت بسیار متواضع ، پر از عطوفت وباوقار رفتار میکردی.. وقتت جلوی میز آرایشی اتاقت سپری نمیشد همان میز خلوتی که جز یک ماتیک و چند عطر با رایحه شیرین و ملایم چیزی روی آن دیده نمیشد، ساده و بی آلایش و اصیل و خواستنی..
‎فائزه ، با تو فهمیدم که زن بودن جهان پیچیده ایست، فهمیدم که درک عمیقت از هستی و نگاه بلندت به زندگی محدود به جنسیت نیست، از تو یاد گرفتم زن ها در عین احساس محور بودنشان چقدر میتوانند توی مدیریت و دقت عمل حرف اول را بزنند، تو به من یاد دادی زن جنس ضعیف نیست تنها کافی ست که وارد میدان شود، از تو چیزهای بسیاری آموختم که آخرینش مادرانگی و ماندن تا لحظه آخر بود..
‎روزت مبارک ای زن و ای زیبا